زينب شيرازی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
12 آبان 1397
به روز رسانی
03 مرداد 1399
سابقه شناخت من از پیاده روی اربعین بر می گردد به سال های 91 و 92. زمانی که مستندی از این رویداد در شبکه چهار دیدم و من ماندم و تعدادی سوال از این اتفاق عجیب و غریب. مگر می شود فاصله دو شهر و مسیری کاملا بیابانی را پیاده بروی و تنها نمانی؟ از تو پذیرایی کنند تمام و کمال؟ کمتر از یک سال بعد بود که خیلی اتفاقی در پوسترهای دانشگاه دوباره با این نام برخورد کردم: ثبت نام برای پیاده روی اربعین. خواندن توضیحاتش من را یاد مستند آن شب و حس و حال عجیبم انداخت و البته که ارادت به کربلا و حریم مقدس امام حسین، باعث شد تا همان جا تصمیم بگیرم من هم حتما یکی از آن آدم ها باشم. همین طور هم شد و به زودی راهی عراق شدیم و سه روز را با میهمان نوازی وصف ناپذیر میزبانان عراقی گذراندیم. از نجف تا کربلا را پیاده رفتیم اما آن قدر ما را تحویل گرفتند که شاید خوشی هایش به سختی هایش می چربید. سه روزی که از پسِ 5 سال بعدتر، هنوز خاطراتش گرما و مهربانی با خودشان دارند و باعث شد تا امسال هم بخواهم سهمی در این پیاده روی داشتم باشم، اما به شکلی متفاوت و دست به دوربین.
تجربه من در عکاسی از آدم ها در کوچه و خیابان های شهرهای مختلف ایران آن بود که: مواظب باش! احتیاط کن! هر آن ممکن است یک نفر شاکی باشد. حالا این شکایت شاید با در هم کشیدن صورت ابراز شود و یا داد و فریادی خیابانی. به همین دلیل از همان اول که تصمیم گرفتم در سفرم دوربینم را هم با خودم ببرم و زمانی را صرف عکاسی کنم؛ خودم را آماده کرده بودم برای دیدن اخم ها و ناراحتی ها و غرغرهای احتمالی. اما یکی از جذاب ترین نکات سفرم آن بود که نه تنها در بیشتر موارد مشکلی با عکاسی نداشتند که برعکس، اغلب افراد از این که سوژه عکس من باشند، با روی باز و چشمانِ خندان استقبال می کردند؛ حالا فرقی نمی کرد دخترکانی هفت ساله باشند یا پیرزن هایی هفتاد ساله! البته در این میان، کودکان بیش از بقیه برایم جالب بودند و بخش بیشتری از عکس هایم را تشکیل می دهند. با این حال در گزارش پیش رو، سعی شده تا بخش های مختلفی از پیاده روی چند روزه اربعین به نمایش گذاشته شود.
همراه ما باشید و این بار پیاده روی اربعین را از دریچه کارناوال ببینید.
1- ابتدای مسیر پیاده روی از داخل شهر نجف آغاز می شود و به این ترتیب صفی طولانی از آدم ها و ماشین ها در کنار هم به چشم می خورد.
2- میزبانان عراقی برای پذیرایی از زائران درست میان راه می ایستند تا زائر با خستگی اش کمترین مسیر را طی کند.
3- پذیرایی های بین راهی شامل انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها می شد. ایستگاه های آب و چای و قهوه را جا به جا در مسیر می دیدی.
4- البته در سال های اخیر، موکب دارانی از کشور ما هم در این راهپیمایی شرکت می کنند. در این جا مردی ایرانی را می بینید که در سینی اش شربت گلاب-زعفرانی کاشانی به زائران تعارف می کرد.
5- حضور کودک ها همه جا مشهود بود. پا به پای بزرگترهای خود به زائران امام حسین می رسیدند. از تمیزکاری موکب ها و خیابان جلوش، تا زمان توزیع غذا، کودکان قد و نیم قد عراقی را می شد پیدا کرد.
6- ایستگاه های پذیرایی میان راهی یا در چادرها هستند و یا در ساختمان ها که همگی را با نام «موکب» می شناسند. بر خلاف تجربه قبلم، امسال بیش از موکب های شخصی، موکب ها و حسینیه های بزرگ و مدرن همه جا دیده می شدند. اما من موکب های سنتی و شخصی را بیش از باقی دوست داشتم؛ جایی که فرصت معاشرت دست و پا شکسته با میزبان را داشتی.
7- این میزبانان خنده رویِ خوش برخورد
8- پیاده روی خانوادگی با تمام اعضای بزرگ و کوچک
9- ساعت شش و هفت صبح بود که برای استراحت کنار جاده ایستادم. همزمان فرصت خوبی بود برای عکاسی و دوربین را آماده کردم. در آن دو ساعتی که مشغول عکاسی بودم، زائران زیادی تا چشم شان به من و لبخند و دوربینم می افتاد، لبخند می زدند و گاه می ایستادند تا ازشان عکس بگیرم.
10- این که برای کنجکاوی و سرک کشیدن به این مسیر بیایی شاید داستان خیلی ها باشد؛ اما این که با عشقِ تمام بیایی و کفش از پا بکنی، داستانی زیبا و وصف ناشدنی است که بارها و بارها می دیدی.
11- عقربه های ساعت هنوز به دوازده نرسیده بودند که موکب ها ناهارشان آماده بود و با ظرف های غذا چشم به راه بودند.
12- یکی از قسمت های جالب این مسیر آن بود که در جریان اولین مراحل طبخ غذا تا مراحل انتهایی آن قرار می گرفتی.
13- دلبرکان میزبان
کودکان قد و نیم قد بسیاری در راه می ایستادند و در حد توان در میزبانی از زائران سهم داشتند.
14- فرقی نمی کرد از چه کشوری هستی و با چه سنی؛ لبخند زبان مشترک تمام شرکت کنندگان پیاده روی اربعین بود.
15- در هر ساعتی، همیشه یکی بود که چای تازه دم را مهمانش شوی.
16- پیاده روی در این مسیر را از صبح زود آغاز می کنند و بسته به توانایی جسمی، تا شب هم ادامه می دهند.
17- هر چه به انتهای روز نزدیک می شدیم، تعداد راهپیمایان هم کمتر می شد و می رفتند تا ساعاتی استراحت کنند.
سخن آخر
با هم دیدار کوتاهی داشتیم از لحظه های متفاوت پیاده روی اربعین در عراق در سال 1397 خورشیدی. در این گزارش از ابتدای مسیر شروع کردیم و همراه دیگر زائران، با میزبانان خوش برخورد عراقی آشنا شدیم، به درون موکب ها رفتیم و گاه از عجایبِ لطیف این رویداد گفتیم.
آیا شما هم تجربه ای از شرکت در پیاده روی اربعین دارید؟
تا به حال چند بار در این رویداد متفاوت و معنوی شرکت کرده اید؟
دیدگاه ها و خاطرات دوست داشتنی خود را با ما در میان بگذارید و اگر مایلید تا عکس ها و سفرنامههای تان در کارناوال منتشر شود، بر روی نواز سبز رنگ زیر کلیک کنید.
کـــــــارناوالی شـــــــو
1 دیدگاه
ناشناس
سلام مسير خيلي زيبا و به ياد ماندنيه وبا عكسهاي خوب و قشنگ شما هم بيشتر ياداوري شد خيلي جالب بود باز هم ممنون مخصوصا عكس اول متن.
12 آبان 1397