پریوش سارانی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
20 آذر 1401
به روز رسانی
21 آذر 1401
یکی از مراسمهای که در مکتب صوفیان برگزار میشود، اجرای رقص سماع است. همه ساله در ماه دسامبر جشن سماع در قونیه به مدت 7 الی 10 روز برگزار میشود. رقص سماع صوفیان، مراسمی برای زنده نگهداشتن یاد مولانا، شاعر گرانقدر پارسی است. همراه ما باشید تا با این نوع رقص پرطرفدار مکتب صوفیان که با آوای دف، تنبور، نی و شعرهای آهنگین همراه است، بیشتر آشنا شوید.
جشن سماع
سماع یا چرخش دراویش نام رقصی مخصوص اهل تصوف (درویشی یا عرفان (نوعی طریقت اسلامی)) است و در لغت به حالتی هیجانی (حالتی که از خود بی خود و به پروردگار نزدیک شدن) اطلاق میشود که به عرفا در مسیر سیروسلوک عرفانی دست میدهد، از نظر لغوی هم سماع به معنای آوایی گوشنواز و خواندن آوازی عرفانی است. به مراسم سماع روز عروسی (Seb-i Arus) هم میگویند؛ جشن سماع که امروزه در قونیه برگزار میشود از همین کلمه الهام گرفته شده است.
در رقص سماع درویشها با لباسهای بلند و سفیدرنگ و کلاههای باریک و بلندشان که اغلب تیرهرنگاند به یاد مولانا و عقایدش میچرخند و میچرخند، آنقدر که اگر فردی عادی اینکار را انجام دهد قطعا سرش گیج میرود و زمین خواهد خورد. نکته جالب در رابطه با لباس درویشها در رقص سماع صوفیان این است که لباس بلند و سفیدشان نماد کفن و مرگ بوده و کلاه بلند و تیره رنگشان نیز سمبل سنگ قبر است؛ آنها حتی با ظاهرشان نیز خداوند و مرگ را به یاد تماشاگران میاندازند.
این اعمال بهدلیل آشنایی و نمودی کوتاه از حالوهوای روحانی و آسمانی سماع انجام میشود. سماع دنیایی دیگر است؛ جهانی ماوراءالطبیعی که هرکسی نمیتواند به آن داخل شود، حالتی که عرفا در هنگام سماع دارند شبیه به حسی است که پس از چندین بار چرخیدن دور خود به وجود میآید، احساس گیجی توأم با جدا شدن نسبی روح از بدن که عارف و سالکان در آن حالت به خداوند نزدیک شده و حالتی ربانی پیدا میکنند.
به وجود آمدن جشن سماع تنها ریشه در عقاید عرفانی مولانا جلال الدین بلخی داشت و درویشان چرخیدن بهصورت هماهنگ با یکدیگر را روشی برای نزدیک شدن بهحالت سماع مولانا میدانند. این مراسم همراه با نواختن نی و زدن دف همراه است که حسی کاملا عرفانی را به مخاطبین القا میکند. در داستان شمس و مولانا پس از آشنایی شمس تبریزی با مولانا، شمس درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع مشغول شد. بهطور کلی میتوان گفت از رقص سماع بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به پروردگار و حالات عرفانی یاد میکنند؛ همچنین برخی رقص سماع را اسلام مدرن میدانند که آنهم ریشه در حالتی دارد که به عارفان در حین چرخیدن القا میشود.
تاریخچه سماع
نام سماع در داستانهای کهن اساطیری، در تورات (رقص سماع داوود نبی) و در انجیل (سماع حضرت مریم) آورده شده است. مطالعه تاریخچه رقص سما نشان میدهد که این رقص در اقوام و ادیان گوناگون وجود داشته است. اطلاع دقیقی درباره سماع، پیش از اسلام در دست نیست. ریشه رقص سماع به سنت صوفیان باز میگردد و این جشن یکی از مراسمهای مذهبی اهل تصوف است.سماع تاریخچهای چند هزار ساله دارد که نخستین نشانههای آن را زمان داوود نبی میدانند.
در ایران نیز از رقص سماع در شاهنامه یاد شده است که زمان آن را هنگام سلطنت خسرو کیانی و کیخسرو یکی از پادشاهان سلسله کیانیان میدانند. در برخی از مقالات، مراسم سماع به اسلام نسبت دادهاند اما از زمان ورود آریاییها این مراسم در ایران برای پرستش خداوند یگانه وجود داشته است. همچنین ذکر این نکته ضروری است که جشن سماع به حکم فقهای اسلامی حرام و یا مکروه است و ارتباطی با پرستش اسلامی خداوند ندارد، چراکه انجام حرکات موزون و موسیقی هردو از اعمال نهی شده در اسلام محسوب میشوند.
بر اساس روایات تاریخی نخستین بار ذوالنون، صوفی مصری، در قرن سوم، به سماع پرداخته است. قبل از این تاریخ سماع در اسلام وجود نداشت به همین علت برخی از مورخان ریشههای سماع را در آیینهای پیش از اسلام میجویند. با توجه به منابع تاریخی، نخستین مجلس جمعی سماع را علی تنوخی در سال 253 هجری قمری، در بغداد تشکیل شد. در ابتدای امر مجالس سماع، محفلی برای شعرخوانی بود؛ دراویش با شنیدن اشعار عارفانه به وجد میآمدند و به رقص و پایکوبی مشغول میشدند. به مرور زمان برای ایجاد شوروحال بیشتر آلات موسیقی هم وارد مجالس سماع شد که پرکاربردترین آلات موسیقی در مجالس سماع دف و نی است.
مجلس سماع در قونیه
در مراسم سالگرد مولانا که همه ساله در ماه دسامبر (آذرماه) در قونیه برگزار میشود و بهمدت ده شب هم ادامه دارد، عدهای از علاقهمندان و طرفداران گردهم آمده و این جشن را برگزار میکنند. در این مدت گروههای مختلفی از دروایش به قونیه میآیند و در نقاط مختلف مراسم رقص سماع را برگزار میکنند؛ مراسم معمولا در شب و با روشن کردن شمعهایی آغاز شده و پس از آن دروایش با لباس سفید بلند به صحن آمده و با دستهایی که بر روی گذاشتهاند به جمعیت ادای احترام میکنند.
مراسم با نواختن سازهایی مانند تنبور، باغلاما، دف و نی آغاز شده و خوانندهها اشعاری از دیوان شمس را گاهی با صدای بلند و گاهی بهصورت زمزمه میخوانند. دروایش چرخیدن را شروع کرده و دستها را بهسمت آسمان میگشایند و بهصورت دایرهای میرقصند. مراسم سماع پس از ساعتی نواختن و خواندن و رقص و دستافشانی به پایان میرسد در حالی که سرمستی شوروحال عرفانی همچنان در بین ناظران و درویشان باقیمانده است.
مهمترین مراکزی که برای آشنایی با مولوی در قونیه فعالیت دارند مرکز فرهنگی و آرامگاه مولانا است؛ این مرکزدر طول سال مراسمهای زیادی از این آیین برگزار میکند، اما اصلی ترین مراسم جشن سماع است که در زمان تولد این شاعر در ماه دسامبر برپا میشود؛ در این مراسم پیروان تصوف گرد هم آمده، به رقص سما میپردازند و آیین مولوی را به جای میآورند. این رویداد فرهنگی سالها در ترکیه به علت جلوگیری از تجمعهای سیاسی ممنوع بود اما در دهه اخیر به یکی از عوامل جذاب گردشگری این کشور تبدیل شده است. در آرامگاه مولانا مقداری از لوازم و کتابهایی وی بهجایمانده که در بازدید از آرامگاه میتوانید از این اشیا هم دیدن نمایید.
ابتدای مراسم
آغاز جشن سماع با خواندن شعر و سرودهای هماهنگ سالکان و عارفان همراه است؛ پس از آن رقص و دف زدن آغاز میشود. عارفها همگی با لباسی بلند و سفید رنگ و شنلی به رنگ سیاه، به صف وارد مجلس میشوند. در ابتدای صف عارفی که مقام بالاتری دارد ایستاده و دیگر عارفها نیز گرداگرد صحن رقص میایستند.
در حین مراسم
عارفان شنلهای سیاهرنگ را بهسویی پرتاب میکنند و یکییکی وارد مجلس رقص میشوند و میچرخند و میچرخند. شاگرادان به دور خود و همزمان به دور رهبرشان میچرخند. رهبر در مرکز رقص قرار میگیرد که نمایی مانند گردش سیارات به دور خورشید را ایجاد میکند. نکته جالب این است که چشمان همه عارفان در هنگام رقص بسته است؛ آنها مهارت بالایی در انجام اینکار دارند، هیچ خطایی در طی برگزاری مراسم از آنها سر نمیزند.
آرامآرام شکل چرخش رقاصان تغییر میکند؛ عارفان یک دستشان بهسوی آسمان و دست دیگرشان بهسمت زمین میرود، گردنشان را کمی خم میکنند و همچنان میچرخند و میچرخند... این حرکت نمایانگر آن است که انسان نقشی در جهان هستی ندارد و تنها آنچه خداوند میخواهد را از آسمانها میگیرد و به زمین میرساند.
با ادامه یافتن چرخش دست درویشان بازتر شده و رو به خدا میرود، گردنها هم کجوکجتر میشوند؛ در اجرای این حرکات درویشان تعادلشان را از دست نداده و به چرخش ادامه میدهند. معمولا این رقص 30 دقیقه زمان میبرد؛ پس از 30 دقیقه درویشان میایستند. گردش نیم ساعته با چشمانی بسته و حفظ تعادل کار بسیار دشواری است که تنها در رقص سماع دیده میشود، رقصی که حتما باید حضوری آن را بنگرید تا عمق زیبایی و حس عارفانهاش را درک کنید.
پایان مراسم
در پایان مراسم به یکباره و هم زمان همه دراویش چشمهایشان را باز میکنند؛ گشودن به یکباره چشمها نشاندهنده رسیدن به اوج هیجان و رسیدن به پایان مرحله سماع است. در تمامی مراحل رقص عارف یا دو عارف اعظم که رهبر دیگراناند، با ریتم و نماهنگ آرامتری تنها به دور خود میچرخند تا مراسم پایان پذیرد، عارفهای رهبر با لباسهای تیره رنگ و سیاهشان در طول مراسم رقص قابل شناساییاند. رنگ سیاه لباس عارفها نشاندهنده اموال و تعلقات دنیوی است. تعلقات پوچی که باید آنها را دور ریخت و به زندگی روحانی پناه برد. عارفان در پایان مراسم لباسهای سیاهشان را از تن در میآورند و مراسم به اتمام می رسد.
مراسم سماع در روزگار کنونی
در حال حاضر شروع مراسم سماع با آیاتی از قرآن و مدح حضرت محمد (نعت) آغاز میشود. پس از اتمام آیات قرآن، نی زن، تکنوازی را شروع کرده و بعد از مدتی سایر اعضا شروع به نواختن آلات دیگر موسیقی میکنند. رقص سماع با (به اصطلاح) سلام یکی از درویشان حاضر شروع میشود، درویش با بوسیدن نمادین دست مرشد اجازه شروع مراسم را میگیرد. سپس شیخ در جای خود ایستاده و درویشان در گرد او دایرهای تشکیل میدهند و شروع به چرخش میکنند. چرخیدن به دور شیخ با ذکر اللهالله همراه است؛ در این مراسم شیخ استعاره از خورشید و مریدان او استعاره از ستارگانانند که دست در آسمان، هم به دور خود و هم به دور خورشید میچرخند. در صوفیه چرخش به معنای عشق است و هر عشقی در نهایت منجر به عشق الهی میشود؛ با سلامی دیگر و دعا و نیایش این مراسم به پایان میرسد.
آشنایی با حرکات رقص سماع
تا اینجا کمی در قسمت در حین اجرای مراسم با برخی از حرکات رقص و معانی آنها آشنا شدیم اما برخی از حرکتهای درویشان از قلم افتاده که در اینجا به آنها خواهیم پرداخت. با دیدن رقص سماع شاید به نظر آید که تعدادی فرد تنها دور خود میگردند اما اگر با دقت بیشتر به حرکات آنها توجه کنید، میتوانید حرکتهای ریز دیگری را هم ببینید که هریک معنای خاصی دارند حرکاتی مثل:
- چرخیدن به دور خود: به معنای وجود پروردگار در تمامی جهات و جوانب زندگی است.
- کوبیدن پا بر زمین: اشاره به لگد مال کردن و زیر پا له کردن خواستههای نفسانی است.
- پریدن: نشانه شادی، ذوق و خوشحالی عارف در زمان رسیدن به ملکوت دارد.
- باز کردن دستها: این حرکت نشان میدهد که عارف خواستار رسیدن به محبوب و وصال یار است و بیصبرانه انتظار دیدن یار را میکشد.
در حقیقت تمامی حرکتهایی که در این رقص انجام میشود، نمایانگر از خودبیخود شدن و مهم جلوه ندادن صفات و خصایص انسانی و اهمیت بارز و اساسی پروردگار است؛ تکتک کارهایی که عارفان در این رقص انجام میدهند دارای معنای خاصی است. در طی مراسم عارفها با چشمان بسته چهار بار به یک دیگر درود میفرستند درودی که با کلام بیان نمیشود و تنها با حرکات است که هر یک از این درودها نشانه یکی از عقاید عرفانی و صوفی است.
بخش های مختلف رقص سماع
برای رقص سماع 7 بخش اصلی دارد که عبارتاند از:
- پرتاب کردن ردا یا شنل های مشکی رنگ که نماد جدایی از تعلقات و شامل شدن نعمات الهی بر تمامی انسانها است؛ در این بخش گردن را بهسوی قلب کج میکنند و کف یک دست بهسوی آسمان و کف دست دیگر بهسمت زمین میرود.
- شروع رقص با نواهای غمانگیز، نمادی از خدایی شدن و جلوهای خدایی گرفتن است.
- نواختن نی، نماد اولین نَفَس انسان که نفسی خدایی بوده است، چراکه خداوند از نفس و روح خود در انسان دمیده است.
- سلام درویشان به یکدیگر که نماد درود فرستادن روحهای آنان به همدیگر است، این سلامها همراه با نوای موسیقی انجام میشود؛ نوایی که (Peşrev) نام دارد.
- سلامی دوباره؛ درحین چرخیدن درویشها به یکدیگر سلام میکنند که در پایان این سلام همه آنها به وحدت خداوند شهادت میدهند. سلام اول به معنای تولد دوباره انسان و حقیقت اولیه اوست که به وجود خداوند بهعنوان خالق و انسان بهعنوان مخلوق اشاره دارد. سلام دوم عظمت خدای منان را به رخ میکشد. سلام سوم نشاندهنده عشق به خدا و تسلیم کامل در برابر او است که به این مرحله و سلام فنا فی الله هم گفته میشود. میگویند پیامبران بهصورت واقعی به مرحله فنا فی الله رسیدهاند؛ در این مرحله دراویش سعی دارند پیامبران را الگو قرار دهند و با چرخش روحشان به آسمانها صعود کنند و به زمین بازگردند.
- پایان سماع، خواندن قرآن، این بخش به این نکته اشاره دارد که خداوند به تمامی مردم جهان تعلق دارد. او پروردگار تمامی کسانی است که در شرق و غرب عالم زندگی میکنند.
- دعا و نماز برای آرامش روح پیامبران و مومنان.
برخی دیگر مراسم رقص سماع را به چهار بخش کلی تقسیم میکنند:
- بخش اول: نعت (Naat) آوازهای انفرادی که برای ستایش پیامبر و یاد خدا در ابتدا خوانده میشود و همچنین زدن نی و شروع موسیقی.
- بخش دوم: چرخیدن درویشها (Devr-i Veled) در صفوف منظم و با برنامهریزی دقیق.
- بخش سوم: تمام سلامهای درویشها و معانی آنها.
- بخش چهارم: قرائت قرآن و برپایی نماز توسط شیخ اعظم.
محل برگزاری مراسم سماع
همانطور که در طول مطلب اشاره کردیم رقص سماع در تمام طول سال در قونیه برگزار میشود اما مراسم یادواره مولانا در 20 آذر ماه (بسته به سال کبیسه این تاریخ تغییر میکند) در مرکز فرهنگی هنری قونیه یا همان استادیوم ورزشی قونیه برپا میشود. اغلب گردشگرانی که برای دیدار این مراسم به قونیه میروند از اماکن دیدنی اطراف این مرکز فرهنگی هنری نیز دیدن میکنند، جاهایی مثل آرامگاه و مقبره مولانا که ارتباط محکمی با این مراسم دارد.
حقایقی درباره رقص سماع
- مراسم، جشن و رقص سماع با اهداف گوناگوبی برپا میشود که از جمله این اهداف میتوان به شاداب شدن عارفان و تماشاگران و رسیدن عرفابه ملکوت و پروردگار اشاره نمود.
- مولوی با عنوان شاعر ترک و شاعر رومی هم شناخته میشود.
- از مهمترین آثار مولوی میتوان به مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه، مجالس سبعه و رباعیات اشاره داشت.
- حالت از خودبیخود شدن عارفان را وجد مینامند.
- دف و نی از اساسیترین سازهای سماعاند اما از سازهای دیگری همچون تنبور، کمانچه و تار نیز در این مراسم استفاده میشود.
- در همه ایام سال میتوانید رقص سماع را در قونیه ببینید.
- این جشنواره کمک میکند اطلاعات زیادی درباره صوفی مسلکان به دست آورید.
- رقص سماع حرکات موزونی همانند دیگر رقصها نیست که بتوان آن را در آموزشهای چند ساعته یاد داد و آموخت؛ به گفته سالکان، سماع مسیری چند ساله است و در پس آن چلهنشینیها و ریاضتها نهفته است و حالات عرفانی و عقلی در انجام خالصانه آن تأثیر به سزایی دارد.
- مراحل رقص سماعی که حالات عرفانی واقعی در آن پدیدار شود ممکن است به مرگ افراد در حین خلسه منجر شود و این بر اثر غرق شدن در حالات عرفانی رخ میدهد. مرگ بر اثر حالات روحانی و خلسه در این مراسم حتی در قرن حاضر بارها در شهرهای مختلفی مانند قونیه مشاهده شده است. این مرگها میتواند بر اثر ضعف و طولانی شدن سماع شخص یا عمیق بودن حالات روحانی پدیدار شده در شخص باشد.
- رقص سماع در نمایشهای نمادین حدود 30 دقیقه به طول میانجامد اما در سماع واقعی ممکن است، حالت روحانی، هفتهها طول کشیده و در نهایت به از دست دادن جان شخص منجر شود. هیچ زمان مشخصی برای این نوع از سماع تعریف نمیشود زیرا به حالات روحانی و عمق خلسه فرد بستگی دارد.
- در شاهنامه فردوسی کی خسرو و خسرو کیانی شخصیتی با خصوصیات بسیار مشابه با حضرت خضر نام برده شده است و گفته میشود سماعی در حدود 5 هفته داشته است و در سماع جان خود را از دست داده است.
ویدیو رقص سماع
معنی و اصطلاح سماع
سماع در لغت به معنای شنیدن است و گاهی هم اصطلاحا به آواز یا ترانه گوشنواز میگویند. در اصطلاح صوفیه، سماع به خواندن آواز یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان گفته میشود که موجب به وجد آمدن شنوندگان میشود. درباره این که آیا معنای اصطلاحی سماع تنها شامل آواز میشود یا رقص را هم در بر میگیرد اتفاق نظر وجود ندارد. در واقع رقص سماع به مجموعهای از آداب و مناسک دراویش و صوفیها اشاره دارد که در آن با خواندن آواز عدهای به وجد آمده میرقصند و حالوهوای معنوی خود را به بازدیدکنندگان هم انتقال میدهند.
آشنایی با مولانا
بدون شک معرفی فردی به بزرگی و عظمت مولانا در متنی کوچک نمیگنجد اما برای درک هر چه بهتر مراسم بزرگداشت این شاعر بهصورت گذرا با او آشنا میشویم.
مولانا یا مولوی که نام اصلیش جلال الدین محمد بلخی است از مهمترین شاعران ایرانی است. او در سال ۶۰۴ هجری قمری در ششم ماه ربیعالاول در بلخ (افغانستان امروزی) در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد؛ چندی بعد وی به همراه پدرش به قونیه (ترکیه امروزی) رفت و در آنجا ساکن شد. مولانا در نهایت در سال ۶۷۲ هجری قمری در بستر بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد و امروزه مقبرهاش در شهر قونیه پذیرای گردشگران هنردوست از سراسر دنیا است.
اشعار مولانا جهانی است و طوری شعر میسرود که باب میل همه جهانیان قرار گرفت؛ ایرانیان در این رابطه خوش اقبالتر بودند و بهره بیشتری از آثار او میبرند، چراکه این شاعر گرانمایه حدود 70 هزار بیت به زبان فارسی دارد، اشعاری که هر بیتش به ساعتها تأمل نیاز دارد و خواننده را غرق در داستان و موضوعات شعر میکند.
او به زبانهای عربی، یونانی و ترکی نیز شعر میسرود. حدود هزار بیت به زبان عربی از این شاعر باقیمانده و 45 بیت نیز به زبانهای یونانی و ترکی دارد که البته احتمال دارد در گذر زمان تعدادی از آنها از بین رفته باشد؛ گفته شده که 10 درصد از اشعار مولانا برگرفته از قرآن است.
مولوی آثار منظوم و منثور زیادی دارد که هر یک دنیایی سخن در ورایشان نهفته است. علاوه بر آثار وی نظریات فلسفی و خداگرایانهاش نیز به شهرت او کمک کرد؛ مولانا همانطور که به دلیل شعرهای شاخصاش مشهور است، بهعنوان عارف، زاهد و فیلسوف نیز شناخته میشود. جشن سماع نیز بیشتر به بعد عرفانی نظریات مولانا توجه دارد.
مولانا جلالالدین بلخی در رابطه با سماع گفته است:
چه سماع است که جان رقص کنان میگردد چه صفیر است که دل بال زنان میآید
گردشگران و مراسم رقص سماع
به دلیل آوازه زیاد مولانا در سراسر دنیا گردشگران زیادی برای تماشای مراسم رقص سماع به قونیه میروند و مولانا آنقدر در این شهر عزیز و مورد احترام است که مقبرهاش بهعنوان نماد قونیه شناخته میشود. مسافران خارجی قونیه امکان ندارد به زیارت مزار این شاعر گرانمایه نروند، مقبرهای که با ورود به آن هنوز هم احساس روحانی و معنوی قوی به انسان درست میدهد.
سالانه حدود 100،000 نفر رقص سماع را تماشا میکنند که البته 90 درصد آنان از ساکنان ترکیهاند، با این حال آوازه جشن سماع در سراسر دنیا پیچیده و همه ساله بر شمار گردشگران افزوده میشود. قونیه تقریبا یک میلیون نفر ساکن دارد و بقیه تماشاگران از شهرهای دیگر ترکیه برای این مراسم به قونیه میروند.
مراسم رقص سماع جوی مذهبی و روحانی دارد و حتی بانوانی که برای تماشای مراسم میروند حجابشان را رعایت میکنند و همین سبب جالبتر شدن جشن سماع برای گردشگران خارجی شده است.
سخن آخر
رقص سماع در واقع حالتی از خلسه روحی است که صوفیان برای دست یافتن به عشق الهی آن را انجام میدهند؛ آنها دست از همه مادیات میکشند و با اجرای این حرکات موزون در مراسم مذهبی که برای پرستش خداوند یگانه و همراه با آواز خوش و مدح خداوند و پیامبر است، سعی دارند تا به خالق هستی دست یابند. در رابطه با رقص سماع چه میدانید؟ تا به حال در مراسم سماع شرکت کردهاید؟ مقبره مولوی را از نزدیک دیدهاید؟ نظر و عقاید خود را درباره سماع با ما در میان بگذارید.
14 دیدگاه
مطالب خلاصه و عالی و جذاب بود.تشکر بر دست و جانتان باد,💙💙💙💙
پریوش سارانی
با سلام
تشکر از شما که وقت ارزشمند خود را برای این مطلب گذاشتید و ممنون بابت ارسال نظر.
22 مرداد 1403
30 اردیبهشت 1403
درتمام مناطق کردنشین به خود رقص کردی،سما گفته میشود.ومراسم عروسی که اصلی ترین بخش آن رقص وپایکوبی است زماوند،که از همان سما گرفته شده،گفته میشود.
27 شهریور 1402
تو ایران جایی هست که کلاس رقص سماع برگذار کنن😢؟
سلام دوست عزیزمنم بدنبال جواب همین سوالم لطفااگرکسی اطلاعی داره دراختیارمون بگذاره سپاسگزارم
20 مرداد 1403
بله هستند تو اینستاگرام سرچ کنید
25 مرداد 1403
۱۴۰۳ تربت جام ۱۴تیر
09 تیر 1403
مراسم پیرشالیار هورامانات هم سماع برگزار میشه
28 بهمن 1402
میگن تو مشهد هست یکی برگزار میکنه .خودشو استاد بهرامی معرفی میکنه
02 تیر 1402
10 آبان 1400