
مهدیه اکبری پارسا
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
12 شهریور 1396
به روز رسانی
15 شهریور 1398
بحث سفر و گردشگری که به میان می آید، طیف وسیعی از مقاصد و جاذبه ها در مقابل چشمانمان رژه می روند. از مقاصد بسیار لوکس و گرانقیمت مانند لاس وگاس در آمریکا و جزایر قناری در پاریس گرفته تا مکان های ناشناخته در دل جنگل های آمازون و کوهستان های بلند هیمالیا که هر ساله صدها ماجراجو را به سوی خود می کشند. جاذبه هایی که با انگیزه های مختلف برای جذب گردشگر آماده می شوند و هرکدام سعی دارند با ارائه ی خدمت و ویژگی متمایز سهمی از بازار پرسود و پر رونق گردشگری داشته باشند. در میان این همه تنوع و جذابیت، صحبت از کشور جنگ زده افغانستان شاید بسیار عجیب به نظر برسد و ذهن ها در صحبت از گردشگری به سمت هر مقصدی برود جز افغانستان. اما به واقع چنین نیست. در نگاه اول این کشور مصیبت دیده، ممکن است حرفی در زمینه ی گردشگری نداشته باشد ولی افغانستان نمونه ای تلخ از آن چیزی است که بلای جنگ، فقر، ناامنی و تعصب می تواند بر سر سرمایه های یک سرزمین بیاورد و آن را از بازار پر سود گردشگری باز دارد.
افغانستان همسایه شرقی ایران، تاریخ غنی دارد؛ از قرارگیری اش بر سر راه تاریخی و پر اهمیت ابریشم تا کشف نشانه هایی از تمدن در آن که به دوران پیش از ورود آریایی ها به فلات ایران باز می گردد. آمو دریا یا رود جیحون که در خاطر ایرانی ها با شاهنامه و داستان ایران و توران گره خورده، مرز افغانستان با ازبکستان و تاجیکستان را می سازد و مجسمه های بودای بامیان، که روزگاری از بزرگترین مجسمه های بودا بود و بعدها به دست طالبان تخریب شد، نشانه هایی از تنوع مذهبی و فرهنگی تاریخ این کشور هستند. بلخ که زادگاه مشهورترین مثنوی سرای تاریخ، مولانا جلال الدین محمد بلخی، فخر فارسی زبانان عالم است و مزار شریفی که از زرتشتیان تا مسلمانان در آن با صلح و آرامش در کنار هم به پرستش خدای یگانه خود می پردازند.
اینها و بیش از این مانند معادن پربار و منحصربه فرد افغانستان، سنت 40 روزه برپایی جشن نوروز، قرابت های فرهنگی فارسی زبان ها، هندی ها و پاکستانی ها با مردم و تاریخ این کشور می توانست دورنمای فوق العاده ای از گردشگری فرهنگی، تاریخی و حتی تفریحی و طبیعت گردی برای این دیار ایجاد کند. اما تعصب های دینی، زیاده خواهی های کشورهای قدرتمند دنیا، موقعیت استراتژیک این کشور، چشم طمع سرمایه داران جهان به معادن بی نظیر آن و عدم یکپارچگی و همبستگی مردم این کشور باعث شد آنچه می توانست افغانستان را کشوری یگانه و مهم کند، از آن تلخی، مرگ، ناامنی و نفرت برجای گذارد.
امروزه جوانان افغان با سختی و با تمام محرومیت ها در تلاش هستند تا دوباره افغانستان را از نو بسازند و تصویر جدیدی از آن به مردم دنیا ارائه دهند.
در عکاسی در سفر امروزِ کارناوال می خواهیم شما را با عکس هایی از خانم پائولا برانستین (Paula Branstein)، روزنامه نگار و عکاس شهیر آمریکایی که برنده ی جوایز متعددی از جمله جایزه معتبر پولیتزر شده، همراه کنیم. او بعد از حمله ی یازده سپتامبر در سال 2001 که منجر به اعلان جنگ آمریکا علیه طالبان افغانستان شد، به این کشور آمد و در 14 سال عکس های متفاوتی از چهره ی جنگ زده ی افغانستان ثبت کرد. در عکاسی امروز به مرورِ تعدادی از تصاویری که او از این دوران منتشر کرده می پردازیم.
1- تعصب، سنگ بنای تخریب و ویرانی | خرابه های مجسمه بودا در دره بامیان
دختری افغان که در غارهای دره ی بامیان زندگی می کند در مقابل خرابه های مجسمه بودا در این دره نشسته است. طالبان در سال 2001 با مواد منفجره این اثر تاریخی و ثبت جهانی و یکی از جاذبه های اصلی گردشگری این کشور را تخریب کرد و سازمان یونسکو از این اقدام با عنوان "دهشت افکنی تاریخی" نام برد. این عکس در سال 2002 ثبت شده است.
2- جنگ و آوارگی، خاطره تلخ چندین نسل در افغانستان
پیرمردی که نوه ی دختری اش را در چادری در کمپ آوارگان در آغوش گرفته است. آنها بعد از هشدار ناتو و نیروهای آمریکایی مجبور به ترک روستای خود شدند زیرا نیروهای مهاجم ادعا می کردند طالبان در محل زندگی آنها پنهان شده اند. ناتو و آمریکا روستای آنها را بمباران و با خاک یکسان کردند و خرابه ای برای آنها باقی گذاشتند. این عکس در سال 2009 در ولایت ننگرهار (Nangarhar Province) ثبت شده است.
3- زندگی در سایه
عکاس، تصویری از یکی از مردمان افغان را با نام عید محمد در دهه ی هفتاد زندگی اش در تپه های اطراف کابل در سال 2014 به ثبت رسانده است. میلیون ها افغانی در مکان های غیر رسمی سکونت با کمترین امکانات و بدون سند رسمی زندگی می کنند.
4- انتظار و انتظار، سرنوشت تلخ افغان ها
رازیما پسر دو ساله اش مالیک را در آغوش گرفته و با نگرانی در انتظار مسئولان اورژانس بیمارستان بوست نشسته است. این عکس در سال 2014 در ایالت هلمند گرفته شده است.
5- جلوه ی متفاوت افغانستان | دمی به دور از جنگ و ناامنی
این عکس که در سال 2009 به ثبت رسیده، قایق های پدالی در ساحل یکی از شش دریاچه ی معروف افغانستان در پارک ملی بند امیر (Band-e-Amir National Park) را نشان می دهد. این مکان که گردشگران را از سراسر کشور به سوی خود می کشاند، در مناطق مرکزی افغانستان در نزدیکی دره ی بامیان قرار دارد. بند امیر نخستین پارک ملی افغانستان است.
6- امیدهای از دست رفته
تصویر دلخراشی از دختری به نام محبوبه که در مقابل دیواری زخمی از گلوله هایِ بسیار متجاوزان نشسته است. آنچه در افغانستان از بین می رود تنها منابع زیر زمینی و زیرساخت های جاده ای نیست، سرمایه ای اجتماعی و انسانی و امیدی است که سال ها نیاز است تا دوباره به روزهای خوش صلح و آرامش بازگردد.
7- داستان پرغصه زنان افغان
خانواده، دوستان و فعالان حقوق زن در غم فرخنده ملک زاده عزاداری می کنند. فرخنده دختری است که توسط گروهی در وسط شهر کابل به قتل رسید و جسدش به آتش کشیده شد. یک تعویذ نویس (دعانویس) با اتهام به آتش کشیده شدن قرآن توسط فرخنده که هیچگاه به اثبات نرسید دستور قتل او را صادر کرد. در واقع فرخنده به کار خرافه ای او اعتراض کرده بود و این دعانویس که موقعیت خود را در خطر می دید این اتهام را به او وارد کرد. این اتفاق احساسات عمومی در افغانستان را جریحه دار کرد و راهپیمایی های گسترده ای برای مجازات عاملان آن در سراسر افغانستان برگزار شد.
8- آیا دموکراسی راه نجات مردم افغانستان می شود؟
زنان کابل با پوشش بُرقَع و چادر به انتظار نشسته اند تا صندوق رای برای رای گیری به محل آورده شود. این عکس در سال 2014 ثبت شده است.
9- نجات سربازان افغان
گروهبان آمریکایی، جی کنی (U.S Military Sargent Jay Kenney) که در سمت راست تصویر دیده می شود، در حال کمک به سرباز ارتش ملی افغانستان است. این سرباز در ماموریتی هوایی که برای نجات ارتش افغانستان در قندهار ترتیب داده شده بود، نجات پیدا کرد. عکس این واقعه را در سال 2010 به ثبت رسانده است.
10- مادر طبیعت تنها پناه مردم جنگ زده افغانستان
این مادر و دو کودکش از دورنِ غار محل زندگی خود در حال تماشای منظره ی بیرون هستند. بسیاری از آوارگان جنگ از دست طالبان به غارهای دره ی بامیان پناه آورده اند.
11- بیم و امید
زنانی که در کمپین انتخابات ریاست جمهوری به نفع شرف غنی فریاد می زنند و امیدهای خود را به جریان دموکراسی در این کشور بسته اند. این انتخابات در سال 2014 برگزار شد اما با پایان گرفتن آن حرف و حدیث های بسیاری برای تصدی پست ریاست جمهوری به میان آمد. بحث تقلب در انتخابات امید بسیاری را در افغانستان ناامید کرد و تا مدتها افغانستان بدون دولت اداره می شد. فسادهای گسترده در دولت و قوه قضاییه این کشور از عوامل به تاخیر افتادن پیشرفت در آن بوده است.
12- حس رهایی و آزادی | شهر مزارشریف، شَرَف افغانستان
مزار شریف، مرکز استان بلخ در افغانستان از جمله مکانهایی است که آسیب کمتری از جنگ دیده و با آرامش بیشتری روزگار می گذراند. این شهر مذهبی برای تمام مردم افغانستان بسیار محترم بوده و از جمله مکان های زیارتی مهم این کشور است. در تصویری که در سال 2008 از این شهر ثبت شده زنی برقع پوش را می بینید که در حال دانه دادن به کبوترهای صحن مسجد کبود است.
13- زیر پوست شهر
بدنسازان در اوزان 55 تا 60 کیلوگرم در مسابقات بدنسازی منطقه ای در حال نمایش بدن های خود هستند.
14- سرنوشت آینده افغانستان در کجا رقم خواهد خورد؟ ادامه ی جنگ یا ساخت کشور
کودکان در کلاس های درس هوای آزاد خود در میان کوه های شمال شرقی افغانستان به تحصیل علم مشغول هستند. کوه های این ناحیه افغانستان به چین راه دارد و تاجیکستان را از هند و پاکستان جدا می سازد.
سخن آخر
امروز به همراه شما در کارناوال به تماشای تصاویری از کشور افغانستان نشستیم. کشوری که بعد از چهار دهه جنگ، هنوز از چنگال این اهریمن بیرون نیامده است و اکنون بلای داعش نیز بر سر آن نازل شده است. وقایعی که صنعت و اقتصاد آن را فلج کرده و راه پیشرفت را بر آن بسته است. نظر شما در مورد این تصاویر چیست؟ به نظر شما جنگ چه اثرات دیگری بر گردشگری دارد؟ نظرات و دانسته هایتان را با ما در میان بگذارید.
1 دیدگاه

چنگ ناهنجاری در افغانستان عزیزم باعث شده است تا این کشور زخمی یک چهره غمگین را برای جهانیان به نمایش بگذارد ورنه زیبای افغانستان زیبا را لندن پاریس ندارد.
20 اردیبهشت 1400