مهدیه اکبری پارسا
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
25 مرداد 1396
به روز رسانی
15 شهریور 1398
خشکسالی، بحران بی آبی، مهاجرت، حاشیه نشینی کلماتی هستند که این سالها به دفعات در خبرها و رسانه های رسمی و غیر رسمی آنها را می شنویم. واژه هایی که در نوشته ها و گفته ها، واقعیت را آنچنان که باید و شاید نشان نمی دهند و تنها جنبه ی اطلاع رسانی پیدا کرده اند. اما اینها حقیقت امروز ایران و شهرها و روستاهای آن هستند که تا عمق جان و زندگی مردمی که درگیر این مشکلاتند فرورفته اند و زندگی را برایشان به جهنمی پایان ناپذیر تبدیل کرده اند.
استان های زیادی با مشکل بی آبی و بحران خشکسالی در ایران دست و پنجه نرم می کنند و کبود آب برای آنها به منطقه قرمز رسیده است. یکی از این استان ها، استان خراسان شمالی است که با کم شدن میزان بارش ها و پایین آمدن میزان آب های زیرزمینی، کار انتقال و یافتن آب شرب برای تمام اهالی آن به مشکل برخورده است. زمین های کشاورزی در حال خشک شدن و مراتع رو به نابودی هستند که این امر موجب مهاجرت مردم به شهرهای بزرگتر و ایجاد مشکلات بزرگتری است.
امروز در کارناوال می خواهیم سری به یکی از این شهرهای درگیر خشکسالی بزنیم و ببینیم چگونه بی آبی زندگی مردم کشورمان را تحت تأثیر قرار داده است. جَرگَلان مقصد سفر ماست. منطقه ای با 35 روستای بدون آب شرب، که آبرسانی به آن به وسیله تانکر و یک بار در هفته، یا دو هفته یکبار انجام می شود. بخش جرگلان بخشی از شهرستان راز و جرگلان بوده و در شمال خراسان شمالی و در نزدیکی مرز ایران با ترکمنستان قرار دارد. علاوه بر این ها کم شدن آب رودخانه های چندیر و اترک بر مشکلات مردم افزوده و زمین های کشاورزی را بایر کرده است.
همراهمان باشید تا این بار تصاویری غم انگیز از جرگلان را به تماشا بنشینیم؛ تصاویری که حاصل کار حامد نظری است که در خبرگزاری ایرنا انتشار یافته است.
1- خشکسالی جان رود چندیر را تهدید می کند
رود چندیر که از فراز ارتفاعات جرگلان و باغلان سرچشمه می گیرد، امید حیات، کشاورزی و دامداری مردم روستاهای بخش جرگلان است. این رود که از میان روستاهای این بخش گذر می کند، درختان، مراتع و زمین های کشاورزی را در فصل های پرآب سیراب کرده و زندگی را رونق می بخشد، اما در فصل ها و ماه های کم بارش از رمق افتاده و به سختی خود را در انتهای مسیرش به رود سومبار و اترک می رساند. هرچند اعلام شده است که افتتاح سد چندیر در چند ماه آینده کمک شایانی به کشاورزی و آبرسانی منطقه خواهد کرد.
2- بازیگوشی در آب باریکه رود | آیا آب، این میراث گذشتگان به نسل آینده روستا می رسد
تنها دغدغه ی خشکسالی و بی آبی، از میان رفتن کشاورزی، دامداری و یا مشکلات روزمره زندگی نیست. تهدید آینده ی کودکان نیز هست. کودکانی که با کمبود آب و مهاجرت خانواده هایشان به شهرهای دیگر، درگیر مشکلات تحصیلی، فرهنگی و اجتماعی می شوند و پیدا کردن شغل و تشکیل خانواده، دردسری بزرگ بر سر راهشان می گشاید.
3- آب رسانی با تانکر | بهداشت تا چه اندازه رعایت می شود؟
متاسفانه مشکل آب شرب و آب مورد استفاده برای مصارف بهداشتی به حدی در روستاهای جرگلان پیش رفته است که باید از تانکرهای آب برای آبرسانی به این مناطق استفاده کرد. تانکرهای آبی که معلوم نیست تا چه اندازه بهداشت و تمیزی در مورد آنها راعایت می شود و اینکه آیا آبی که تحویل اهالی می شود از سلامت کامل برخوردار است یا خیر؟ مسائلی که در بحبوحه ی بحران خشکسالی و کم آبی چندان به چشم نمی آیند.
4- در انتظار آب
در این تصاویر صف دبه ها و سطل هایی را می بینید که منتظرند تا ماشین های حمل آب وارد روستا شود و تانکرهای ذخیره آب را پر کند. ماشین هایی که زندگی را به روستا می آورند، اما آیا این میزان آب برای زندگی در این مناطق کافی است؟
5- در راه جیره چند روزه آب
کودکان و زنان جرگلان در راه رفتن به سمت تانکرهای آب هستند تا جیره ی آب چند روزه خود را با دبه های پلاستیکی و سطل به خانه ببرند. ظروف نگهداری که اصلا بهداشتی و کافی به نظر نمی رسند و نمی توانند نیازهای مردم را تامین کنند.
6- نگذاریم امیدهای آینده ایران، ناامید شود
برای نجات آینده ی این کودکانِ فردا امروز نیز دیر است. بهتر است مسئولان هر چه سریعتر تدابیری بیندیشند تا امید و آینده ی کودکان این بخش و شهرهای دیگر ایران رو به نابودی و مشکلات عدیده نرود.
7- وزش باد | امید به آمدن ابر و باران
بادها از اولین نشانه های تغییر هستند و می توانند امید آمدن ابرها و بارش باران را در میان مردم افزایش دهند. بارانی که نشاط را بر تن جرگلان بر خواهد گرداند.
8- محصولاتی که به سختی به دست می آیند
با وجود تمام مشکلات و سختی هایی که بی آبی و خشکسالی پیش پای جرگلان و روستاهای آن گذاشته است، کشاورزی هنوز در جرگلان ادامه دارد. لطف خداوند در ماه های سردتر سال و بارش های باران، امیدهای کشاورزی را در میان مردم زنده نگه داشته و به آنها این انگیزه را می دهد تا در جرگلان مانده و بر مشکلات آن فائق آیند. هر چند باید با بررسی های بیشتر نوع محصولاتی که آب زیادی مصرف می کنند از فهرست کشاورزی روستاهای خشک کنار بروند تا مدیریت درست تری از منابع آبی صورت بگیرد.
9- دانش و علم به کمک مردم روستا می آید
روزگارانی پیش از این، روستائیان برای آبیاری زمین های کشاورزی خود اقدام به حفر چاه و جوی هایی در اطراف زمین خود می کردند و آب را اینگونه به سمت زمین های خود انتقال می دادند. این کار علاوه بر تبخیر آب موجب می شد مقداری از این آب نیز در دورن زمین فرو رفته و منبع آبی به هدر برود. اما امروزه با کمک شلنگ های آبرسانی آب کمتری به هدر می رود که می تواند کمک شایانی در مدیریت منابع باشد.
10- آبی که به سختی انتقال می یابد
آب باریکه و برکه های باقی مانده از رودها و بارندگی ها با پمپ های آب و شلنگ های آبرسانی به زمین های کشاورزی و مراتع مردم منتقل می شود.
11- قطره قطره این آب ارزش دارد | مگر اینگونه قدر منابع طبیعی را بدانیم
اهالی روستا در حال حمل آب شرب و شستشوی خود هستند. آبی که به سختی به دست می آید و به خوبی از آن مراقبت می شود. شاید با این زنگ خطر بزرگ ایرانیان به فکر بیافتند و از اسراف در مصرف منابع طبیعی و خدادادی دست بکشند.
12- از رنجی که می بریم | روزها به انتظار
برای مردم شهرنشین شاید تصور چند روز، به انتظارِ آب نشستن سخت باشد. هر زمان که اراده می کنند شیر آب را باز کرده و از این نعمت بی بدیل که به صورت تصفیه شده در اختیارشان قرار گرفته استفاده می کنند. اما غافل از اینکه اگر به این رویه اشتباه ادامه دهند، دیر زمانی نمی رسد که آنها نیز به این سرنوشت تلخ مبتلا می شوند.
13- به خاطر یک مقدار آب بیشتر | خطر در کمین است
خشکسالی و بی آبی سرآغاز مشکلات متعددی است که پیش روی ایران است. بحث های مهاجرتی، اقتصادی و کشاورزی را که کنار بگذاریم، تنش های بی آبی تهدیدی جدی است که زنگ خطر را برای یکپارچگی ایران به صدا در آورده است. هر از گاهی اخبار برخی از این تنش ها و درگیری ها انتشار می یابد؛ از بحث و جدل ها در مورد زاینده رود تا دعواهای میان روستا در برخی مناطق ایران. مسائلی که حیات سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار می دهد و به شدت بر مساله سفر و گردشگری نیز اثر گذار است.
14- دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد
چاره ی کار دست خود ماست. من و شمای ایرانی، مسئول یا مردم عادی...، بحران بی آبی خطری است که همه ما را تهدید می کند. برای جلوگیری از فاجعه ای که ممکن است اتفاق بیافتد همتی ملی و میهنی لازم است. در مورد این بحران می توان بسیار مقاله نوشت و تذکر داد اما به عمل کار بر می آید. من و شما با صرفه جویی در مصرف آب و جلوگیری از استفاده های بی رویه از آن و مسئولان با اصلاح شیوه های کشاورزی و صنعتی و با تخصیص بودجه برای آوردن دانش روز در این زمینه می توانیم دوباره روی خوش زندگی را به مادر عزیزمان، ایران زیبا هدیه کنیم.
سخن آخر
امروز در کارناوال به همراه شما سفری به سرزمین بی آب، منطقه جرگلان در استان خراسان شمالی داشتیم. با هم قصه ی پر غصه ی بی آبی مردم این منطقه را به نظاره نشستیم و دانستیم که برخی هموطنانمان با چه سختی و مشقتب آب به دست می آوردند. شاید این تصاویر تلنگری شود تا بیش از پیش در مصرف آب صرفه جویی کنیم و به فکر هموطنان و کشورمان باشیم. نظر شما در مورد این بحران عظیم چیست؟ تجربیات و نظراتتان در این مورد با دوستانتان در کارناوال به اشتراک بگذارید. منتظر نوشته های گرمتان هستیم.
4 دیدگاه
یکی بازحمت درس می خونه ولی باپارتی یکی مسول میشه که سررشته نداره وکشورنابودمیشه درهمه امور همینه ایران رودارن نابودمیکنن
01 مرداد 1402
مجید
متشکر از مطلب مفیدتون امیدوارم که جلو از بین رفتن سرمایه ملی گرفته شه
29 مرداد 1396
مهدی میمندی
چرا عکسها رو سیاه و سفید نمایش دادین؟لازم نبود برا نشون دادن خشکسالی ، اینطوری عکسها رو نشون بدین
مهدیه اکبری پارسا
دوست کارناوالی عزیز
ممنون از دقت نظر و علاقه مندی شما به مطلب سایت کارناوال
ذکر این نکته لازم است که عکاسی که امر خشکسالی به آن پرداخته شده است، در شکل اصلی در خبرگزاری ایرنا نیز به طور سیاه و سفید منتشر شده و ما هیچ گونه تغییری در رنگ عکس ها ایجاد نکرده ایم. درد خشکسالی آنقدر در ایران بزرگ هست که با تغییر رنگ نمی توان آن را کمرنگ یا پر رنگ کرد اما این کاری نیست که در این مطلب انجام شده باشد.
28 مرداد 1396
27 مرداد 1396