نسیم امینی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
11 مهر 1397
به روز رسانی
15 شهریور 1398
مراسم اقوام مختلف، گوشه ای از فرهنگ آن سرزمین را به نمایش می گذارند و از آن جایی که این رسوم و آیین به تاریخچه ملل گره خورده است جلوه ای از تاریخ یک سرزمین را نیز پدیدار می کنند. از سوی دیگر، این روزها، برگزاری آیین ها به جاذبه ای بدل شده اند که توجه گردشگران را به خود جلب می کنند. افراد متعددی، تنها برای تماشای یک جشن یا آیین، کوله بار خود را جمع می کنند و راهی دیگر سرزمین ها می شوند. ما نیز می خواهیم به این گردشگران کنجکاو بپیوندیم و این بار گشت و گذارمان را به تماشای رسمی سنتی و جالب بگذرانیم.
کوله بارمان را جمع می کنیم و به سوی نواحی اروپای شرقی رهسپار می شویم تا یکی از جذاب ترین رسوم مردم ساکن این جا را تماشا کنیم؛ ایوان کوپالا (Kupala Night) یا شب کوپالا. این جشن باستانی در برخی نقاط کشورهای روسیه، بلاروس، لهستان و اوکراین برگزار می شود و از محبوبیت خاصی برخوردار است.
برای آشنایی با این فستیوال سالانه کارناوال را همراهی کنید.
چرا ایوان کوپالا؟
- آیین های برگزاری این جشن بسیار پر شور و تماشایی هستند.
- ایوان کوپالا در دامان طبیعت برگزار می شود و به شما فرصت یک طبیعتگردی جذاب را می دهد.
- هر سال بسیاری از مردم بلاروس، روسیه، اوکراین و لهستان این جشن را برگزار می کنند.
- با شرکت در آن با جلوه ای از عقاید قوم اسلاو آشنا می شوید که برگزارکنندگان اصلی ایوان کوپالا هستند.
- این جشن شباهت جالب توجهی به چهارشنبه سوری دارد و برای ما، تداعی کننده برخی از آیین های باستانی کشورمان است.
- باورهای خرافی زیادی با این رسم عجین شده اند و در حین برگزاری ایوان کوپالا، داستان های جالبی می شنوید.
آشنایی با ایوان کوپالا | Ivan Kupala
ایوان کوپالا از آیین فولکلور و باستانی به شمار می رود که هر سال از عصر ششم ژوئن تا عصر هفتم ژوئن (مصادف با 16 تا 17 خرداد) میان مردم اسلاو شرقی جشن گرفته می شود. خوب است بدانید که اسلاوها، قومی هستند که بیشتر در اروپای شرقی سکونت دارند و مهد اولیه آن ها نیز همین خطه است. جمعیت اصلی اسلاوها در گذشته، دولت روسِ کییف (1) را تشکیل می دادند و با گذشت زمان، در قرن هفدهم میلادی به روس ها، اوکراینی ها و بلاروسی ها بدل شدند.
قدمت این جشن به پیش از مسیحیت باز می گردد و اسلاوها، از هزاران سال پیش آن را زنده نگه داشته اند. البته با پذیرفته شدن دین مسیحیت توسط این قوم، تغییراتی در این جشن باستانی صورت گرفت؛ اما همچنان هویت خود را حفظ کرد تا نسل های بعدی نیز بتوانند از کنار هم جمع شدن در این روز لذت ببرند و خاطره سازی کنند.
در آیین ایوان کوپالا دو موضوع در محوریت قرار دارد؛ آغاز فصل برداشت محصول و ازدواج؛ که حقیقتا رابطه چندانی میان این دو نمی توان یافت. باید توضیح دهیم پیش از ظهور مسیحیت، ایوان کوپالا به خاطر انقلاب تابستانی برگزار می شد و به گونه ای، جشن و سروری بود تا با آن به پیشواز فصل مهم برداشت محصول بروند؛ اما پس از آن که اسلاوها به مسیحیت روی آوردند، این جشن باستانی پیوندهای غریبی با روز یحیی تعمید دهنده یا یوحنا پیدا کرد که در بخش تاریخچه بیشتر به این موضوع می پردازیم.
درباره ازدواج هم باید گفت که در این جشن باستانی، توجه ها بیش از هر کسی به مجردهاست؛ دختران تاج گل بر آب می دهند با این امید که زودتر ازدواج کنند و پسران تاج های گل را از آب بیرون می کشند تا توجه دخترها را به خود جلب کنند. همچنین زوج ها دست یکدیگر را می گیرند و از روی آتش می پرند تا اینگونه، عشق شان برای همیشه جاودان بماند.
نکته جالب توجه دیگر آن است که در بطن این جشن باستانی شباهت های قابل ملاحظه ای با چهارشنبه سوری و چندی دیگر از آیین های باستانی کشورمان می توان یافت؛ همین موضوع سبب شده تا بخواهیم امروز این رسم را با یکدیگر از نظر بگذرانیم. پس حتما برای آشنایی بیشتر با ایوان کوپالا با ما همراه بمانید.
پاورقی
1: روسِ کییف در واقع نام دولتی در اروپا بود که در قرون وسطا وجود داشت و پس از حمله مغول ها بین سال های ۱۲۳۷ تا ۱۲۴۰ میلادی نابود شد. البته این دولت را به سادگی می توان روس خواند، اما نامگذاری روسِ کییف به این موضوع اشاره دارد که در آن زمان، شهر کییف عنوان پایتختی را بر عهده داشته است.
آداب و رسوم برگزاری جشن
ایوان کوپالا یا شب کوپالا ارتباط نزدیکی با انقلاب تابستانه دارد و پس از به پایان رسیدن طولانی ترین روز سال برگزار می شود. حالا فصل برداشت رسیده است و اسلاوها به بهانه این اتفاق مبارک جشنی برگزار می کنند. در گذشته زندگی انسان ها به محصولاتی که از زمین برداشت می کردند وابستگی زیادی داشت. محصول به معنای روزی و درآمد بود و نبودش، بی رونقی به بار می آورد؛ در کل همه چیز به سخاوت زمین وابسته بود. پس رسیدن فصل برداشت محصول بدون شک اتفاق مهمی به شمار می رفت و نیاز به برگزاری جشن داشت. اگرچه امروزه شرایط تغییر کرده و به کمک امکان ذخیره سازی غذا وابستگی انسان به فصل ها کمتر شده است؛ اما جشن های باستانی همچنان پابرجا هستند و با همان شور و هیاهو برگزار می شوند. در ادامه میان قوم اسلاو می رویم تا ببینیم چطور این رویداد را جشن می گیرند و چه رسومی برای برگزاری ایوان کوپالا دارند.
1- ایوان کوپالا با برپایی خرمن آتش آغاز می شود
گفتیم که ایوان کوپالا از عصر ششم ژوئیه آغاز می شود؛ با تاریک شدن هوا در این روز، مردم خرمن آتش برپا می کنند و دور آتش جمع می شوند، می رقصند و آواز محلی می خوانند. بسیاری براین باورند که به گرد آتش آمدن، یادگاری ست از باورهای پاگان (1) و مراسم قربانی کردن در این آیین. در زمان های گذشته اسلاوها معتقد بودند که آتش و آب از نیروهای جادویی برخوردار هستند. در جشن کوپالا نیز رد پایی از این باور دیده می شود، مثلا مردم از روی آتش می پرند تا از قدرت جادویی آتش برخوردار شوند؛ اما یک نکته مهم وجود دارد، آن ها نباید با شعله ها تماسی داشته باشند. به همین خاطر اسلاوها، تمام تلاش شان را به کار می گیرند تا هرچه بلندتر بپرند وگرنه از همین آغاز، بد شانسی های شان با سوختگی شروع می شود و در باقی سال نیز، ماجرا ادامه خواهد داشت.
جشن کوپالا از سال ها پیش، به بهانه ای برای آشنایی دختران و پسران تبدیل شد. بسیاری، این جشن را فرصت مناسبی برای زوج یابی می دانند. دخترها و پسرها دست یکدیگر را می گیرند و با هم از روی آتش می پرند؛ اسلاوها این کار را آزمون آتش می نامند. گفته می شود اگر افراد، حین پریدن از روی آتش، دست شان از یکدیگر جدا نشود با هم ازدواج می کنند و زندگی شان دوام پیدا می کند؛ اما اگر دستان شان از دست هم جدا شد در زندگی شان دوری رخ می دهد. نکات دیگری هم وجود دارد؛ مثلا هر چه زوج ها بلندتر بپرند، خوشبخت تر می شوند!
بعد از آن که رقص و آواز به پایان خود رسید، از آتش فاصله می گیرند و به سوی رودخانه یا هر مامن آب دیگری که در همان نزدیکی باشد رهسپار می شوند. در این جا کمی دوگانگی پیش می آید. به گفته برخی منابع از آن جایی که آتش برای اسلاوها مقدس است، آن ها آتش را به حال خود می گذارند و به هیچ وجه عمدا شعله هایش را خاموش نمی کنند. از طرفی در برخی منابع آمده است زمانی که بساط رقص و آواز پایان یافت، عده ای از مردم خرمن آتش را بر می دارند و به درون آب می اندازند. به نظر شما کدام یک درست تر است؟
خوبست این را توضیح دهیم که آتش تنها بهانه ای برای دور هم جمع شدن مردم شمرده نمی شود و از آن استفاده دیگری نیز می کنند؛ باقی مانده محصول سال گذشته و هر خوراکی که دیگر قابل استفاده نیست در این شعله ها سوزانده می شود. شاید برای تان سوال شود که چرا به سادگی خوراکی ها را دور نمی اندازند و آن ها را می سوزانند؟! این ها، غذاهایی هستند که پیشتر در آب تقدس یافته اند و حالا دور ریختن شان به روش معمول، کار شایسته ای نیست. در گذشته آتش استفاده دیگری هم داشته است؛ مادرها لباس فرزندان مریض شان را درون آتش می انداختند به این امید که بیماری از بدن شان رخت ببندد.
پاورقی
1: به همه ادیان غیر ابراهیمی یا چندخدایی در دوران باستان، پاگان یا کافرکیشی گفته می شود؛ البته واژه پاگان به بعضی ادیان قبیله ای نیز اشاره دارد.
2- شب فستیوال
شب فرا می رسد اما همچنان شور و هیاهو برپاست و هیچ کس چشم روی هم نمی گذارد. بر اساس داستان های ماورایی، در این شب خاص، تمامی موجودات خبیث و شیطانی از جمله جادوگران، مارها، پریان دریایی، گرگینه ها و ... بیدار هستند و با این وجود، چطور می توان شب را راحت سر به بالین گذاشت؟! اگرچه اسلاوها نمی خواهند این رویداد مهم را با نگرانی و ترس سپری کنند، پس تمامی شب را به جشن و پایکوبی می پردازند و در هوشیارترین حالت ممکن می مانند تا آسیبی از سوی ارواح و موجودات خبیث به آن ها وارد نشود. همچنین جوانان وقت را مغتنم می شمارند تا ساعاتی را به بازی و ورزش های جذاب بپردازند، از جمله تیراندازی، قایم موشک و ... .
البته باور دیگری هم درباره شب زنده داری اسلاوها وجود دارد، که کمی منطقی تر به نظر می رسد! شبِ انقلاب تابستانی، کوتاه ترین شب سال است و در نتیجه، اسلاوها باور دارند که نباید این شب مهم را به خواب گذراند و همان قدر به این شب اهمیت می دهند که ما ایرانی ها برای شب یلدا ارزش قائل هستیم. البته باید بدانید که تحت تاثیر مسیحیت، تاریخ مراسم تغییر کرده و دو هفته به تعویق افتاده است؛ در نتیجه دیگر مانند گذشته ایوان کوپالا با انقلاب تابستانی مقارن نیست، ولی قوم اسلاو همچنان، به شب زنده داری شان پایبند مانده اند.
3- صبح ایوان کوپالا فرا می رسد...
مردم صبح خیلی زود بیدار میشوند و پای برهنه در طبیعت قدم میزنند تا با پاهای شان شبنمی که شب قبل بر روی گیاهان نشسته را لمس کنند. دخترها توجه بیشتری به این قطرات شبنم دارند، آن ها از شب قبل ظرف هایی بیرون گذاشته اند تا وقت سحر، قطرات شبنم درون شان جمع شود، به قدری که بتوان آبی بر صورت زد. پس از آن که دخترها صورت های شان را شستند، پابرهنه در دامان طبیعت می دوند با این باور که اگر با سرعت بدوند زودتر ازدواج کنند. در این روز همه باید تنی به آب بزنند، پس تمامی اسلاوها به سوی رودخانه روانه می شوند تا آب تنی کنند. در باور این قوم آمده است که آب، تمامی بیماری های جسمی بدن را می شوید و همچنین، روح را پاکیزه می کند. پس از آن به دنبال جمع آوری گیاهان درمانی می روند. دخترها، از دامان طبیعت دسته گل هایی از بابونه، گل چایی، سداب و ... می چینند تا برای خود تاجی درست کنند؛ آن ها در ادامه روز برنامه خاصی برای این تاج های گل دارند.
از دیگر رسوم این روز، می توان به آن اشاره کرد که بیماران، برهنه در چمنزار غلت می زنند و معتقدند که این گونه شفا پیدا می کنند؛ حتا کشاورزان، گاوهای شان را در چمنزار می دوانند تا این موجودات نیز، از بیماری ها به دور بمانند.
یکی دیگر از آداب ایوان کوپالا جمع کردن علف است؛ بسیاری بر این باورند که طبیعت در این روز قدرت و انرژی اش را به روییدنی ها می سپارد و این علف ها در این روز خاص، قدرت جادویی دارند. برخی اسلاوها این علف ها را برای خود و خانوده شان جمع می کنند تا محافظ آن ها در رنج و بیماری باشد.
4- با فرا رسیدن عصر، تاج ها را به آب می سپارند
گفتیم که دختران مجرد برای خود تاج هایی از گل تدارک دیده اند و برای این تاج ها برنامه ای دارند. در وهله اول طبیعتا این تاج های گل چهره شخص را زیبنده تر می کنند، پس دخترها زیباترین تاج های گل را برای خود درست می کنند و بر سر می گذارند و در تمام طول روز، با لباس های زیبا و معمولا سفیدی که پوشیده اند، همچون پریان از سویی به سوی دیگر می روند و از پسرها دلربایی می کنند. البته باید این را در نظر داشته باشید که همیشه این لباس ها به رنگ سفید نیستند و در برخی نواحی، خانم ها لباس های سنتی برای این فستیوال مهم بر تن می کنند.
با فرا رسیدن شب، دخترهای جوان بر روی تاج گل های خود شمعی روشن می کنند و سپس آن ها را به آب می دهند. اسلاوها معتقدند که سرنوشت این تاج گل بیانگر تقدیر دختر است؛ اگر تاج گل در آب شناور شود و شمع رویش روشن باقی بماند دختر جوان عروسی خواهد کرد. جالب آنکه در این زمان، پسرها خود را درون آب پرتاب می کنند تا دسته گل ها را بگیرند و این گونه، تعاملاتِ میان دخترها و پسرها خود می تواند ازدواجی را رقم زند. همچنین اگر تاج گل دو دختر به یکدیگر گیر کند دوستی میان شان شکل خواهد گرفت.
5- برخی رسوم خرافی در عصر ایوان کوپالا
داستان های فولکلور و باورهای فراانسانی درباره عصر جشن کوپالا بسیار هستند. در یکی از این داستان ها، روایت شده است که در این روز طبیعت جادو و قدرتش را به روییدنی ها می سپارد. به همین دلیل، جمع آوری گیاهان در حین ایوان کوپالا از اتفاق های مرسوم و مهم است. چرا که این گیاهان، انسان را از نیروهای شیطانی محافظت می کنند و همچنین، با خوردن روییدنی های زمین، بیماری های حیوانات و انسان ها درمان می شود و شفا می یابد. کشیش های محلی این باور را اصلا صحیح نمی دانند و با تقدیس کردن گیاهان در روز یحیی تعمید دهنده، اعتراض شان را به این موضوع نشان می دهند.
همچنین گفته می شود که با فرا رسیدن عصر کوپالا، زمین اسرار خود را افشا می کند و گیاهان شروع به صحبت می کنند، اتفاقی که تنها یک بار در سال روی می دهد. برخی می گویند در ایوان کوپالا گیاه سرخس شکوفه می دهد و این، فقط در افسانه ها میسر است، چرا که گیاه سرخس در حالت معمول هیچگاه شکوفه ای ندارد! بر اساس باورها با شکوفه زدن سرخس ها، گویی زمین علامتی می گذارد تا مسیر گنج های نهفته اش را نمایان کند. پس بسیاری از افراد به دنبال این شکوفه های سرخس به قلب طبیعت می زنند؛ البته امروزه، این کار بیشتر جنبه تفریحی و گشت و گذار دارد.
در داستانی دیگر شنیده می شود که اگر بتوانید شکوفه سرخس را پیدا کنید و آن را بخورید، قدرت های جادویی نصیب تان می شود؛ مثلا می توانید زبان تمام موجودات زمین را متوجه شوید.
6- غذاهای جشن
در حین برگزاری هر آیینی خوراکی های متفاوتی سرو می شود. مثلا شیرینی با تزیینات درخت کاج و بابانوئل، و نوشیدنی اِگنات (egg nuts) از خوشمزه های کریسمس هستند. ایوان کوپالا نیز از این قاعده مستثنی نیست. نوشیدنی ها، غذاهایی که با تخم مرغ درست شده اند و همچنین پروگی (Prügy) که نوعی غذا شبیه به پیراشکی ست حتما باید در سفره شام ایوان کوپالا وجود داشته باشند.
ویدیویی از جشن ایون کوپالا را به تماشا بنشینید
تاریخچه
ایوان کوپالا رسمی باستانی ست که در ابتدا میان پیروان آیین پاگان جشن گرفته می شد. باید توضیح دهیم که به طور کلی واژه پاگان به هر دین و روش غیر ابراهیمی اطلاق می شود و به مواردی چون بت پرستی و چند خدایی اشاره دارد. حال آن که اسلاوها نیز در ابتدا از پاگان ها شمرده می شدند و بعدها، با ظهور مسیحیت به دین ابراهیمی روی آوردند. قوم اسلاو بیشتر در اروپای شرقی سکونت دارند و مهد اولیه آن ها نیز همین خطه است. پیشتر گفتیم که جمعیت اصلی اسلاوها، در گذشته دولت قرون وسطایی روسِ کییف را تشکیل می دادند و با گذشت زمان، در قرن هفدهم میلادی به روس ها، اوکراینی ها و بلاروسی ها تجزیه شدند و حال جشن ایوان کوپالا به صورت پراکنده در سرزمین های روسیه، بلاروس، اوکراین و لهستان برگزار می شود.
در اسناد تاریخی، اولین بار در قرن ۱۱ میلادی، به این رسم پرداخته شد و نامی از آن به میان آمد. اگرچه، همان طور که گفتیم قدمت ایوان کوپالا به قرن ها قبل باز می گردد. مثلا در تقویمی متعلق به قرن چهارم میلادی تاریخ برگزاری این فستیوال را با دو ضربدر علامت گذاری کرده اند؛ اما قرون وسطا و سال 1262 اولین باری بود که به طور رسمی به نام ایوان کوپالا اشاره کردند.
همچنین در اسنادی که از کلیسای نوین بر جای مانده، ردی از کوپالا را می توان یافت. به عنوان مثال در صومعه ارتدکس پسکوف خطابه هایی از جان کریسوستوم (John Chrysostom) و نوشته هایی از هگومن پمپل (Hegumen Pamphil) یافته اند که به طور مشخص به این جشن سالانه اشاره دارد. در همه این دست نوشته ها به تقبیح شب کوپالا پرداخته و آن را جشنی شهوانی خوانده اند و این تنها یک دلیل دارد... در آن زمان کشیش های تندرو کلیسا، هر سنت و آیینی که ریشه در مسیحیت نداشته را مناسب نمی دانستند و می خواستند یک به یک سنن پیشینیان را ریشه کن کنند. مثلا: در سال ۱۷۱۹، ایوان اسکروپدسکی (Ivan Skoropadsky) شب کوپالا را محکوم و برگزاری آن را ممنوع کرد و البته حکم های مشابه بیشتری نیز در این زمان ها صادر شد و بسیاری کوپالا را ممنوع کردند؛ اما با وجود تمام تلاش های کلیسا و حاکمان سکولار (1) برای مخالفت با این فستیوال و محکوم کردن آن، ایوان کوپالا قدمتی دیرینه داشت و به خوبی در میان مردم ریشه کرده بود. همین سبب شد این جشن سالانه از معدود آیین های پاگان باشد که همچنان پابرجا مانده است. باید بدانید که تا قرن نوزده میلادی بسیاری از مراسم پاگان رنگ باختند؛ اما این جشن سالانه باز هم برگزار شد تا هر سال مردم اسلاو به این بهانه آغاز برداشت محصول را جشن بگیرند.
امروزه ایوان کوپالا را می توان ترکیبی از پاگان و دین مسیحیت دانست. تلفیق این دو روش شاید در ابتدا عجیب به نظر بیاید، اما اگر کمی در آن دقیق شوید چندان هم عجیب و نامناسب نیست. زمانی، قومی بت پرست بودند و با آمدن آیین مسیحیت، روش خود را عوض کردند؛ ولی نمی خواستند سنت های شان را به سادگی رها کنند. این سنت ها باعث نزدیکی شان به یکدیگر می شد و بهانه ای به دست شان می داد تا زمانی را به جشن و سپاسگزاری بگذرانند. پس تصمیم گرفتند ایوان کوپالا را حفظ و جلوه ای از مسیحیت را نیز به آن اضافه کنند. یکی از تغییرات فاحشی که در برگزاری این جشن رخ داده، جا به جایی تاریخ آن است. این جشن، با ظهور مسیحیت دو هفته جا به جا شده است تا با روز یحیی تعمید دهنده مقارن باشد.
پاورقی
1: به سکولاریسم (sécularisme)، گیتی گرایی نیز می گویند و در این روش، دین را از سیاست جدا می دانند و پیروان این روش بر این باورند که این دو نباید در کنار هم قرار گیرند.
نامگذاری ایوان کوپالا
پس از ظهور مسیحیت، نام جشن باستانی اسلاوها به ایوان کوپالا تغییر یافت؛ البته نام پیشین این جشن همچنان ناشناخته باقی مانده است. به گفته برخی کوپالا از واژه روسی کوپات می آید و به معنای «آب تنی کردن» است؛ و همینطور، ایوان به حضرت یحیی اشاره دارد که به آن یحیی تعمید دهنده یا یوحنا نیز می گویند. البته این تنها روایت درباره ریشه نامگذاری ایوان کوپالا نیست و راجع به ریشه این نام دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی بر این باورند که «کوپالا» همان تغییر یافته «کیوپید» است. "کیوپید"، "کوپید" و یا "کوپیدو" در اساطیر رومی خدای عشق خوانده می شود. تمثیل این خدا، کودک برهنه ای ست در حال پرتاب تیر از کمانش. شاید تندیس کیوپید را در روز ولنتاین دیده باشید.
گروه دیگری هم وجود دارند که معتقدند واژه ایوان به حضرت یحیی اشاره ندارد و به طور مشخص حضرت زرتشت را می گوید. در این باور، ریشه ایوان کوپالا نه در پاگان است و نه در مسیحیت، بلکه این جشن سالانه از آیین زرتشت آمده است. جالب آن که گفته می شود کوپالا ریشه در یال و کوپال دارد و به تنومندی زرتشت اشاره دارد؛ زرتشت تنومند! یکی از دلایل اشاره به دین زرتشت در این فستیوال را می توان شباهت های میان ایوان کوپالا با چهارشنبه سوری دانست.
در نهایت باید ذکر کنیم این روزها بسیاری از افراد ایوان کوپالا را مخفف می کنند و به آن کوپالا ایو می گویند که معنای تازه ای به خود گرفته است، یعنی شب کوپالا یا شب حمام کردن!
محل برگزاری ایوان کوپالا
این روزها ایوان کوپالا به یک جاذبه گردشگری محبوب تبدیل شده است و افراد بسیاری برای تماشای این جشن باشکوه راهی مناطق اسلاو نشین می شوند. همان طور که از توصیفات مراحل این فستیوال بر می آید، در حین برگزاری ایوان کوپالا، مردم تعامل قابل توجهی با طبیعت دارند؛ به رودخانه می روند و تن به آب می زنند، آتشی در دامان طبیعت برپا می کنند و به دورش می نشینند، در میان درختان قدم می زنند و به دنبال شکوفه جادویی سرخس می گردند و ... . با این حساب، مراسم ایوان کوپالا را نمی توان در هر جایی برگزار کرد و باید حتما در کنار رودخانه باشد. بد نیست در این جا به چند منطقه اشاره کنیم که فستیوال ایوان کوپالا را پرشور تر از دیگر مکان ها برپا می کنند.
در شمال شرقی لهستان منطقه ای به نام (Podlachia) وجود دارد و در برخی روستاهای این منطقه، مراسم ایوان کوپالا بسیار پر شور و حرارت برگزار می شود. در اوکراین، شهر کییف مکان مناسبی برای تماشای فستیوال ایوان کوپالاست؛ هم داخل شهر و هم در حومه این شهر، جشن هایی باشکوه و تماشایی، به مناسبت این جشن باستانی اسلاوها برگزار می شود. در حومه شهر مینسک و همچنین، شهر توروف بلاروس هم شب کوپالا دیدنی خواهد بود. اگر می خواهید در روسیه به تماشای این فستیوال بنشینید، شهرهای امسک (Omsk)، مالویاروسلاوتس (Maloyaroslavets) و نووکوزنتسک (Novokuznetsk) گزینه های خوبی هستند.
در حین برگزاری این فستیوال، هیاهوی بسیاری برپاست، محلی ها به فروش محصولات شان می پردازند و صنایع دستی و خوراکی های لذیذی در حین فستیوال فروخته می شود. پس اگر توانستید حتما به آن نواحی که جشن کوپالا را زنده نگه داشته اند سر بزنید و از فضای دل انگیز و پر شور مراسم استفاده کنید.
دانستنی های جالب درباره ایوان کوپالا
1- هویت کوپالا به شخصیت هایی همچون کاستراب (Kostrub) -خدای زمستانی پاگان- و مارنا (Marena) -الهه بهار- گره خورده است و نامش در قیاس با آن ها می آید.
2- برخی معتقدند که کوپالا الهه عشق و باروری ست.
3- در بعضی نواحی، حین جشن ایوان کوپالا علف های خشک و کاه را به چرخی می چسبانند و آن را آتش می زنند و از دره به پایین پرتاب می کنند تا نمادی باشد از زوال انرژی خورشید پس از انقلاب تابستانی.
4- از این فستیوال به عنوان رمزآلودترین و جادویی ترین جشن اسلاوهای شرقی یاد می کنند.
5- اگرچه نام این جشن سالانه تغییر یافته و سنن و آداب آیین پاگان از آن رخت بسته است؛ اما هنوز هم آوازها و رقص های محلی آن دوران در حین برگزاری ایوان کوپالا زنده باقی مانده اند.
6- در گذشته در نواحی غربی اوکراین ایوان کوپالا را سوبیتکا (Sobitka) می خواندند.
7- به ایوان کوپالا فستیوال آتش و آب، خورشید و ماه، فراوانی و باروری، شادی و لذت یاد می کنند.
8- در گذشته مردم باور داشتند که مصادف شدن انقلاب تابستانی با ماه کامل بیانگر اتحاد این دو عنصر آسمانی ست.
سخن آخر
به اروپای شرقی سفر کردیم و یکی از رسوم جذاب و تماشایی این منطقه را از نظر گذراندیم؛ ایوان کوپالا. دیدیم قوم اسلاو که برگزار کنندگان اصلی این جشن هستند چه آدابی در طول ایوان کوپالا دارند. همچنین نگاهی به تاریخچه مراسم داشتیم و به مکان هایی اشاره کردیم که ایوان کوپالا را پرشور و دیدنی جشن می گیرند.
نظر شما درباره این آیین باستانی چه بود؟
کدام بخش از برگزاری ایوان کوپالا برای تان جذابتر است؟
آیا تا به حال در این جشن باستانی حضور داشته اید؟ تصاویر خود را در کارناوالی شو منتشر کنید.
دیدگاه و نظرهای خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه جدید