پریوش سارانی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
30 بهمن 1401
به روز رسانی
30 بهمن 1401
سپندارمذگان چیست ؟ سپندارمذگان، جشنی باستانی، روز زن و زمین، روز ابراز عشق و دوستی به نماد زمین، یعنی زن، مادر و دختر، روزی که مردان کشورمان، به پاس عشق و محبت زنان ایرانی، این روز را جشن گرفته و خرد و اصالت ایرانی را جای فرهنگی غریبه ترویج میدهند. در گذری بر تاریخ و جشن سپندارمذگان مهمان کارناوال باشید تا داستان روز سپندارمذگان را از زبان ما بشنوید.
سپندارمذگان، جشنی باستانی
جشن اسفندگان یا سپندارمذگان، یکی از جشنهای اصیل ایرانی است که در روز 5 اسفند برگزار میشود. در گاهشمارهای ایران باستان، علاوه بر اینکه ماهها، هر یک دارای نامی بودند، هر یک از روزهای ماه نیز، نام مخصوص به خود را داشتند. اولین روز از هر ماه به نام اورمزد آغاز میشد، دومین روز، بهمن نام داشت به معنای سلامت و اندیشه، روز سوم هر ماه را اردیبهشت مینامیدند، به معنی بهترین راستی و پاکی، که یکی از صفات پروردگار است. روز چهارم شهریور بود، یعنی شاهی و فرمانروایی آرمانی و روز پنجم هر ماه سپندارمزد یا اسفند بود. هر گاه که نام روز و نام ماه با هم یکی میشدند، جشنی با همان نام برپا میکردند. برگزاری جشن اسفندگان نیز از یکی شدن روز پنجم اسفند با ماه اسفند است.
سپندارمد، بانو ایزد زمین
به اعتقاد ایران باستان، یکی از جلوههایی که خداوند هستی او را آفریده، سپندارمد نام دارد که او را دختر یا همسر اهورامزدا میدانند. بانو ایزد زمین، نامش سپندارمد به معنای فروتنی، خلوص، پاکی، درست اندیشی و کمال اندیشی است. سپندارمد، مادر زمین، نمایشگر بردباری، فروتنی، شکیبایی و باروری که همگی، در اوج ظرافت، از مهمترین تجلیات زنانه به شمار میروند، است. همانطور که تمامی جشنهای ایران باستان، نماد گلی را به همراه دارند، گل پلنگ مشک نیز، نماد جشن سپندارمذگان است.
زنان و مردانی از جنس ایران باستان
در ایران باستان، مردان قدرت به مردانگی، تفکر و خردورزی داشتند؛ در مقایسه با زنان، زور بازو، کنترل بیشتری بر ذهن و قاطعیت تصمیم داشتند و اگر این ویژگیها در زنان کمتر است، از مهرورزی بیشتر آنان بوده، از پاکدامنی، از خود گذشتی و عشقی آنقدر بزرگ که فقط در همین وجود زن میتواند جای گیرد. ایرنیان باستان، معتقد بودهاند که این دو، مرد و زن، به تنهایی راه به جایی نمیبرند و حتی روند پویایی و مسیر رو به جلوی گیتی را متوقف میکنند؛ در واقع خرد، صلابت و قاطعیت مردانه، در کنار عشق، محبت و از خودگذشتی زن است که هستی را زنده و بارور کرده است.
فلسفه جشن سپندارمذگان
برای بزرگداشت زنان، که یک سال از خانه و خانواده پاسداری کردهاند، که با عشق خود گرمابخش وجود مردان گشتهاند، این روز به آنان اختصاص داده شده است. در این روز، در ایران باستان، زنان رخت و جامه نو بر تن میکردند و مردان، زنان و دختران خود را بر تخت شاهی نشانده و هدایایی به آنان پیشکش میکردند. در این روز مادران، زنان و دختران از انجام کارهای همیشگی در خانه معاف بودند و مردان و پسران به جای آنان، پاسدار خانه و کاشانه میشدند. در واقع این روز، روز عشق همسران، پدران و برادران به زنان، مادران و خواهرانی است که همواره مراقب و دلسوز آنان بودهاند.
مرد گیران، مژده گیران
در این روز، در ایران باستان، چندین جشن با مناسک مختلف برگزار میشده است. ریشه مردگیران یا مژده گیران از آن جایی است که در این روز، زنان خواستهها و آرزوهای خودشان را از مردان، بهعنوان پیشکش و هدیه دریافت میکردند؛ در این روز دختران جوان و دم بخت نیز، به همسر گزینی تشویق میشدند، به آنها آزادی بیشتری میدادند تا در میان جشن، شوی و مرد خود را از میان جوانان انتخاب کنند. با گذشت زمان، این جشن تغییر ماهیت داد و ابراز محبت به مردان، تنها برای زنان شوهردار و به همسر محدود شد.
اهمیت نام و وجود زن در ایران باستان
زنان در ایران باستان، دارای شأن و احترام بودند، به خرد آنان احترام گذاشته میشد و به اختیار خویش، شوی و مرد زندگی خود را انتخاب میکردند.
در سخنان زرتشت آمده است که :
« و تو ای پورو چیست، ای جوانترین دختر زرتشت از خاندان هچت اسپ. من که پدر تو هستم، جاماسپ را که یاور آیین مزداست از روی راستی و منش پاک به همسری تو برگزیدهام. اینک برو با خردت مشورت کن و در صورت پسندیدن او، با عشق پاک در انجام وظیفه مقدس زناشویی بکوش ».
« یسنا - هات 53 - بند سوم »
پاسخ پوروچیست به پدرش پس از اندیشه ژرف:
« ای پدر، پس از ژرفاندیشی، من جاماسب را پسندیدم و دوست دارم و با ته دل به او مهر خواهم ورزید و او را بهعنوان شوهر آینده خود مانند پدر و بزرگتر و راهنمای خود خواهم پذیرفت. بشود که مزدا اهورا بخشش نیکاندیشی را همیشه بهره ما سازد ».
« یسنا - هات 53 - بند چهارم »
اینان همه نشاندهنده نقش زنان در انتخاب همسر و حتی در جدایی و شکست پیوند زناشویی بوده است. در دورهای که یونانیان و اعراب، نگاهی مادی به زنان داشتند و با آنها به مانند برده و دارایی خود برخورد میکردند، مردان بزرگ و خردمند ایرانی، زنانشان را به نشان قدردانی بر تخت شاهی مینشاندند، برای دخترانشان ارزش قائل شده و به مشورت با آنان میپرداختند.
قوانین اوستا در مورد زنان
در کتاب اوستا قوانین و اختیاراتی برای زنان وضع شده است که نشاندهنده دید خردورزانه آنان به زن، در مقام مادر و همسر بوده است.
1) زن می توانسته دارایی خود را به تنهایی اداره کند.
2) زن میتوانسته سرپرست و نگهدار فرزندان خود باشد.
3) زن میتوانسته نماینده قانونی شوهر خود بوده و در بیماری شوهر کارها را به تنهایی اداره کند.
4) زن میتوانسته از شوهر ستمگر خود به دادستان شکایت کند و سزای او را بخواهد.
5) شوهر حق نداشته است بدون اجازه زنش، دختر خود را شوهر دهد.
6) در دادگاه گواهی زن پذیرفته میشد.
7) زن میتوانسته داور یا وکیل شود.
8) زن میتوانسته وصی قرار گیرد و همگی داراییهای خود را وصیت کند.
فرهنگی اصیل در مقایسه با جشنی فرنگی
این روزها در نشستهای دوستانه، شبکههای اجتماعی و ..غیره جوانان به مقایسه فرهنگ اصیل کشورشان با جشن ولنتاین میپردازند. باعث غرور است که این نسل، به دنبال برگشتن به اصل و ریشه است. اما فراموش نکنیم که نصف و نیمه داشتن بدتر از نداشتن است؛ برای زنده نگاه داشتن فرهنگ، قبل از هر چیز به شناختی صحیح و اصولی از آن نیاز است.
فرهنگ کشور عزیزمان ایران، بر پایه خرد، انسان دوستی، بزرگی و احترام متقابل به زن و مرد بنا شده است؛ امروزه اما، با ناقص بیان کردن آن، به توافق نرسیدن بر سر تاریخی مشترک و یا نگه داشتن تعصباتی بی ریشه، تنها به آن صدمه میزنیم.
چقدر خوب است قبل از منتشر کردن سخن و نوشتهای که از صحت آن اطلاعی نداریم، کمی دست نگه داشت و تأملی برای تحقیق بیشتر کرد. بدین صورت میتوان نقش بزرگی در حفظ اصالت ایرانی ایفا کرد و از روی آگاهی سخن گفت و غیرتمندانه از اصالت ایران و ایرانی، در برابر هجوم فرهنگی بیگانه مراقبت کرد.
29 بهمن یا 5 اسفند؟
اختلاف بر سر برگزاری جشن سپندارمذگان، همیشه وجود داشته و گروه موافق و مخالف نظراتشان را پراکنده بیان کردهاند.اما میتوان تحقیق کرد، به عقل سنجید و آنچه پسندیدهتر است را برگزید. ابوریحان بیرونی، در کتاب آثارالباقیه آورده است که ایرانیان، 5 اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند. اما با تغییر پیدا کردن تقویم ایرانی و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال، بعضی از منابع تاریخ برگزاری جشن را 6 روز به عقب بردهاند. همانطور که از نام، سپندارمذکان یا اسفندگان پیداست، این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
استاد دکتر رضا مرادی غياث آبادی، نیز دراینباره گفتهاند:
جشن اسفندگان يا سپندارمذگان برابر است با پنجمين روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ايرانی. درباره وجود دوگانگیها بايد گفت که جشنها و فاصلههای ميان آنها در متون کهن ايرانی دارای تعريف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای يک زنجير در پيوستگی کامل با يکديگراند. تغيير جای يکی از آنها، موجب گسست کل اين رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ايرانی آمده است، جشن سده پس از 40 روز از شب يلدا يا چله، و پس از 100 روز از اول آبان قرار دارد. همچنين جشن سده، پيش از 25 روز از جشن اسفندگان است.
اين اندازهها و فاصلههای تعريف شده در متون و منابع کهن ايرانی، تنها با گاهشماری ايراني با ماههاي سی و يک روزه (مبدأ هجری خورشيدی فعلی) که بزرگترين دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخير در ايران با نام سالنمای دينی زرتشتيان چاپ میشود، مطابقت پيدا نمیکند. چراکه در اين کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب يلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسيده است. اين فاصلهها با هيچکدام از اسناد و منابع و تاريخنامههای ايرانی هماهنگی ندارد. از اين رو، زمان درست شب يلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است.
ما جشنهای باستانی، نوروز، یلدا و سده را به درستی و در زمان و تاریخ تعیین شده آنها در ایران باستان یعنی به ترتیب، یکم فروردین، سی آذر و دهم بهمن، برگزار میکنیم.
بنابراین روز درست و سزاوار، برای برگزاری این جشن نیز، پنجم اسفند ماه و در تاریخ مشخص شده آن است.
تاریخ، راه شکوفایی و خرد
تاریخ، نقش مهمی در شکلگیری هویت مردمان یک کشور داشته و دارد. هرقدر هم تاریخ یک ملت غنی بوده باشد، دورهای فرا میرسد که رسوم و اصالت فراموش شده و فرهنگشان، غرق در بیهویتی داخلی و گاهی غربزدگی میشود. فرهنگ و تاریخ، در صورتی که از آن پایداری شود، همیشه وجود داشته تا راه شکوفایی، خرد و شکوه را نشان آدمیان دهد.
افسانه و اساطیری که امروز به این نام می خوانیمش، روزگاری راهورسم زندگی پرشکوه مردمان بوده است. این روزها هنوز در گوشهوکنار میهنمان، مردمان شهرهایی مانند اصفهان، پهله و ری مراسم جشن سپندارمذگان و یا اسفندگان را همچون گذشته برگزار میکنند.
سخن آخر
سپندارمذگان، جشن الهه سپندارمد و روز بزرگذاشت زن و زمین، جشنی اصیل، پر از خرد و آگاهی در ایران باستان بوده است. هرچند که گذر تاریخ، بیمهری و بیتوجهی نسبت به داشتههایمان، باعث شده است که اطلاعات زیادی از نحوه دقیق این جشن در اختیارمان نباشد اما همین اندک رسوم بهجایمانده، نشان میدهد که چه شکوه و دانایی پشت آن نهفته بوده است. به امید روزهایی که نه تنها این جشن، بلکه تمامی آنچه در فرهنگ اصیل ایرانی وجود داشته، باشکوه و عظمت برگزار گردد.
15 دیدگاه
بسیار زیبا و باعث کسب دانش بیشتر بود ، سپاس از شما
21 اردیبهشت 1403
بسیار عالی به امید تقویم ایرانی در کشور ایران
08 اسفند 1402
آرزومندم تمام دختران سرزمینم، پیروز و خوشبخت باشند !
05 اسفند 1402