مینا جعفری
انتشار
09 اسفند 1394
به روز رسانی
15 شهریور 1398
حدود 8000 سال پیش در اسپانیا، نقشی بر دیوار غار کشیده شد، از مردانی در افریقا، آسیا، استرالیا و امریکای جنوبی، که مهارت و قدرت بدنی خود را برای بدست آوردن غنیمتی ارزشمند، محک می زدند.
به شکار عسل، از کندو ی بزرگ ترین زنبور عسل جهان می رفتند .
جشن پیش از شکار ...
پس از هزاران سال هنوز، در پاییز و قبل از شکار عسل، مردان قبیله " گورانگ " ، بر روی تپه ای دورافتاده در کوهپایه های هیمالیا، برای خدایان صخره ها جشن می گیرند.
قربانی می دهند و خون می ریزند تا خونی از آنها ریخته نشود.
و زنان و کودکان دعا می کنند تا مردان و پدرانشان، شکاری بی خطر داشته باشند.
اجرای سنت دیرینه
بر بلندای صخره ای، کندوی بزرگ ترین زنبور جهان و مفید ترین عسل درمانی قرار گرفته.
در پایین صخره اما عده ای شاخ و برگ جمع آوری می کنند برای برپایی آتش.
شکارچیان نیز سبدهای دستباف زنانشان و نردبان هایی که طنابش را با دست های خود بافته اند، آماده می کنند.
سنت را مو به مو با احترام و آرامش اجرا می کنند. با همان وسایل، به همان روش.
شکارچی پای برهنه، با دو چوب بلند در دست از نردبان بالا می رود.
به وسط راه که می رسد، دود آتش هم بالا آمده.
آنقدر غلیظ و سنگین است که زنبورها را از کندو فراری می دهد، و حتی نفس کشیدن را برای خود او هم سخت کرده.
بر روی زمین، مردان دیگر با احتیاط نردبان را نگه داشته و خود را آماده هر اتفاقی کرده اند.
شکارچی چوب های بلندش را بالا می آورد، از نردبان کمی جدا شده و به سمت صخره خم می شود.
حرکاتش هماهنگ و حساب شده است.
با یکی از چوب ها به کندو ضربه می زند تا آن را از صخره جدا کند و با چوب دیگر آن را به درون سبد می اندازد.
سبد ها پر می شوند و پایین می آیند.
همه خوشحال اند.
شکارچی اما، آهسته با پاهای زخم شده از زبری طناب و صخره، از نردبان پایین می آید.
سوزش نیش زنبورها را فراموش می کند، به دل نمی گیرد.
از خدای صخره و زنبور ها تشکر می کند و تمام حواسش پیش شیرینی غنیمتی است که بدست آورده. او قهرمان قبیله اش است.
قبل از او، پدرش شکارچی عسل بوده و قبل از او هم فرد دیگری. تا جایی که همه به خاطر دارند همین طور بوده.
با مرگ یکی از شکارچیان، فرد شجاع و با مهارت دیگری جانشین می شود.
بعد از ساعت ها تلاش، با بیست کیلو عسل و وسایل شکار به روستا به برمی گردند.
استقبال گرمی از آنها می شود.
با اولین قطعه از موم، برای همه چای عسل درست می شود. بقیه را برای مصرف اهالی قطعه قطعه کرده و با قیمانده را در بازار به قیمت خوبی می فروشند.
یکی از کاربردهای عسل شکار شده، درمان عفونت و زخم هاست.
کشورهای ژاپن، چین و کره، به قیمتی بالا، عسل شکار شده را خریداری می کنند و در درمان های سنتی خود از آن بهره می برند.
ویدیویی زیبا از شکار عسل ...
سخن آخر
وقتی زمان مرگت فرا رسید، همانند آنان نباش که قلبشان با هراسی از مرگ پر شده است.
آن ها اشک می ریرند و غبطه می خورند که کاش زمان بیشتری داشتند تا بتوانند زندگیشان را دوباره، به روش دیگری زندگی کنند!
سرود مرگت را بخوان و زندگی ات را ترک کن، همانند قهرمانی که به خانه بر می گردد.
6 دیدگاه
k
ادم باعادت جنگل وکوه به زندگی استفاده می کند وهواواب سالم داشته باشد
06 مرداد 1395
زهره
عالی بود
11 خرداد 1395
تورج
خیلی جالب بود
02 خرداد 1395